#کوهنوردان_آزادصفه

این وبلاگ به منظور برقراری ارتباط با دنیای کوهنوردی طراحی شده است

#کوهنوردان_آزادصفه

این وبلاگ به منظور برقراری ارتباط با دنیای کوهنوردی طراحی شده است

علم کوهنوردی

چگونه بدون قطب‌نما گم نشویم؟


فرض کنید شما گم شده‌اید و وسط ناکجا آباد ایستاده‌اید و نمی‌دانید چه باید بکنید. دو نکته مهم را در لحظه‌ای که احساس می‌کنید گم شده‌اید فراموش نکنید:
اول این که آرامش خودتان را حفظ کنید و دیگر این که عاقلانه فکر کنید. شما می‌توانید مدت‌ها بدون غذا زندگی کنید. فقط باید آب پیدا کنید.

اقدامات اولیه
در این مطلب بیشتر از این که بخواهیم بدانیم چه مهارت‌هایی برای زنده ماندن لازم است، سعی می‌شود نحوه یافتن راه بدون استفاده ازقطب‌نما را یاد بگیریم.

برای شروع بد نیست از یک ارتفاع بالا بروید و خوب اطراف را ببینید. سعی کنید تا ردی از عبور انسان را در حوالی خود پیدا کنید. اگر چیزی پیدا نکردید بهتر است تصمیم بگیرید که در کدام مسیر باید حرکت کنید.

اگر نقشه‌ای در دست ندارید سعی کنید عوارض طبیعی اطرافتان را بر روی یک کاغذ بکشید. شمال و جنوب را همان‌طور که کمی پایین‌تر خواهیم گفت روی آن مشخص کنید. اگر هم نقشه دارید مکان خود را تعیین کنید.

یادتان باشد قرار نیست یبشتر از تواناییتان از ارتفاع بالا برود. اگر خسته بودید باید کمی استراحت کنید و با کمی فکر کردن راه دیگری را برای جمع آوری اطلاعات جهت نجات بدست بیاورید.

آسمان آبی و ابر سفید

با یک روش بسیار دقیق شروع می‌کنیم. این روش نیاز به آسمان صاف و زمان زیاد دارد. یکی از محاسن این روش این است که احتیاج به هیچ وسیله‌ خاصی (که در طبیعت نیست) ندارد. یک شاخه درخت یک متری، دو قلوه سنگ یک اندازه و یک سنگ بزرگتر و چیزی که شبیه به ریسمان برایتان عمل کند همه وسایلی است که نیاز دارید.

در طول روز قبل از ظهر شاخه یک متری را به صورت عمودی درون زمین فرو ببرید. زمین مورد استفاده برای این روش باید کاملا صاف باشد. در مرحله بعد در انتهای سایه شاخه یک متری یکی از قلوه سنگ‌ها را قرار دهید. ریسمان را در انتهای دیگر چوب جایی که به زمین فرو رفته است ببندید. سنگ بزرگتر را به ریسمان گره بزنید و از این طریق یک دایره روی خاک ترسیم کنید.

حالا نوبت صبر کردن است. آنقدر صبر کنید که هوا رو به تاریکی برود. در طول روز سایه‌ شاخه درخت بلند است هر چه به سمت ظهر می‌روید سایه‌ها کوتاهتر می‌شود و بعد از ظهر روند بلند شدن سایه‌ها باز هم تکرار می‌شود.

وقتی سایه در کوتاهترین حد خود قرار دارد باید با یکی از قلوه سنگ‌ها در انتهای سایه شاخه درخت نشانه(ظهر) قرار دهید. سمتی که شاخه سایه‌اش کوتاهتر است در نیم کره شمالی زمین، شمال را نشان می‌دهد. به راحتی می‌توان جنوب و شرق و غرب را پیدا کنید. با تقسیم بندی مناطق بدست آمده می‌توان ساعت درست کرد. این روش بسیار سریع است و همه چیز را به صورت تقریبی به شما نشان می‌دهد.

ستاره‌ای از سرزمین‌ سرد

در طول شب می‌توانید از طریق ستاره‌ها مسیر خود را پیدا کنید و در عین حال مواظب راه رفتن خود در تاریکی باشید چرا که هم ممکن است لیز بخورید هم این که ستاره‌ها را گم کنید و بی‌جهت دور خود بچرخید.

وقتی در نیم کره شمالی گم شده‌اید ستاره قطبی اولین چیزی است که باید پیدایش کنید. یکی از ساده‌ترین راه‌های پیدا کردن آن، دیدن صورت فلکی دب اکبر(خرس بزرگ) است.

آن را به صورت یک ملاقه هم می‌توان در آسمان یافت. اگر فاصله دو ستاره آخر این صورت فلکی را ۵ برابر کنید به ستاره قطبی می‌رسید. ستاره قطبی خود اولین ستاره صورت فلکی دب اصغر یا خرس کوچک است. در نیم کره جنوبی باید صورت فلکی صلیب جنوبی را پیدا کیند از آنجایی که من هرگز پایین‌تر از خط استوا نرفته‌ام نمی‌توانم در پیدا کردن آن توضیحی بدهم.

دیجیتال بهتر است یا آنالوگ

راه دیگر استفاده از ساعت مچی آنالوگ است. با استفاده از زمان می‌توانید جهت شمال یا جنوب را پیدا کنید. ساعت را دقیقا روبروی خود نگه دارید. و عقربه ساعت شمار ( عقربه کوچکتر) همانی که با رنگ قرمز در تصویر نشان داده شده است را به طرف خورشید نشانه بگیرید. زاویه بین ساعت ۱۲ و عقربه کوچک را به دو قسمت تقسیم کنید. امتداد این میانه جنوب است. این روش برای زمانی دقیق تر است که در حوالی نیمروز قرار دارید. ولی در کل میتوان به آن استناد کرد!

این روزها خیلی‌ها ساعت دیجیتال استفاده می‌کنند. اگر شما هم مثل من ساعت آنالوگ ندارید، روی کاغذ یک ساعت عقربه‌دار نقاشی کنید و طبق روش بالا عمل کنید.

از روشی که گفته شد می‌توان در روز‌های ابری هم استفاده کرد. مهم پیدا کردن مکان خورشید در آسمان است.

قطب نمای سوزنی

اگر بخواهید برای خود قطب‌نما درست کنید احتیاج به یک سوزن نازک و یک لیوان آب دارید. سوزن می‌تواند روی آب شناور باشد اگر آن را به آرامی روی سطح آب قرار دهید فقط باید کمی صبوری به خرج بدهید.

سه راه برای قرار دادن سوزن بر روی آب وجود دارد: سوزن را روی یک تک کاغذ قرار دهید. چه کاغذ شناور بماند یا فرو برود هیچ مشکلی ایجاد نخواهد شد. اگر کاغذ در آب فرو برود سوزن روی آب شناور می‌ماند. اگر روی سوزن کمی روغن بمالید کار برایتان آسان‌تر می‌شود. سوزن را با جنگال هم می‌توان به آرامی وارد آب کرد طوری که غرق نشود.

چگونه یک قطب‌نمای سوزنی بسازیم

قبل از این که سوزن را در آب بیندازید با مالش دادن آن در یک جهت به آهن‌ربا، چاقو و یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچه‌ ابریشمی یا پنبه‌ای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی درست کنید. مانند سوزن قطب‌نما.

مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازه‌ کافی خاصیت آهنربایی پیدا می‌کند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچه‌ ابریشمی باعث می‌شود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی می‌توانید آن ‌را در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.

حال اگر آن‌ را روی یک چوب‌ پنبه یا پوشال کوچک قرار دهید (سوزن را به چوب‌پنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوب‌پنبه‌هایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور کنید، مانند یک قطب‌نما عمل می‌کند، و سر سوزن رو به شمال می‌چرخد.

بدون سایه بالا سر

اما اگر سایه‌ای در کار نبود با نشانه‌هایی که در طبیعت است نیز می‌توان راه را پیدا کرد.
اولین راه در جایی به دردتان خواهد خود که تعداد زیادی درخت و گیاه وجود داشته باشد.

شاخه‌های درختان بیشتر رو به جنوب که آفتاب بیشتری دارد رشد می‌کنند . البته در یک نگاه کلی می‌توان پی به این موضوع برد بنابراین درختان را به صورت تکی برانداز نکنید.

خزه‌هایی که روی تنه درختان رشد می‌کند بیشتر گرایش به سمت شمالی درخت دارند تا سمت جنوب آن؛ پس سمت شمالی درخت رطوبت بیشتری دارد.

اگر با تنه بردیده یک درخت مواجه شدید به خط‌های درون تنه توجه کنید. سمت جنوب درخت که بیشتر از آفتاب بهره‌مند است، بیشتر رشد می‌کند.

در بهار برف سمت جنوبی کوه‌ها زود‌تر از سمت شمالی آنها آب می‌شود. همچنین گیاهانی که سمت جنوبی کوهستان رشد می‌کنند از گیاهان سمت شمال ساقه‌های کلفت‌تری دارند. میوه‌های سمت شمال دیرتر از سمت جنوب کوهستان می‌رسند.

نشانه‌های موجود در طبیعت به تنهایی نباید مورد استفاده قرار گیرد چرا که این نشانه‌‌ها با عوامل دیگر مثل باد تغییر می‌کند.

حیوانات هم می‌توانند در یافتن شمال و جنوب به ما کمک کنند. مثلا مورچه‌‌ها خاک لانه‌هایشان را در سمت جنوبی لانه می‌ریزند تا شاید بعد از ظهر‌ها از سایه آن تل خاک استفاده کنند و سنجاب و دارکوب لانه‌هایشان را در سمت شرقی درخت می‌سازند. 

منبع انجمن پزشکی کوهستان 

ساخت ابزار دره نوردی

ساخت ابزارهای دره نوردی برای اولین بار در ایران با نام دنا 

(گروه کوهنوردی دنا اصفهان)

ابزارهای دره نوردی دنا ساخته شده توسط همنورد عزیزم امجد سموآتی افتخار کوهنوردی ایران که قبلا در همین وبلاگ و در تاریخ خرداد 93 نسبت به ساخت ابزار های کوهنوردی ساخته شده استاد سموآتی توضیح کامل داده ام در ادامه همان پروژه و با ساخت ابزارهای دره نوردی برای اولین بار در ایران با نامهای توتم ؛ ونوس (پیرانا) ؛ اوکا ؛ ای تی اس افتخاری دیگر برای جامعه کوهنوردی ایران بر جا گذاشته اند . و در این جا وظیفه هر کوهنورد ایرانی است که باتفکر این که ما باید ابزارمان را جهانی کنیم ابزارهای بیگانه را کنار گذاشته و با افتخار کلنگ دنا را در برف فرو کرده و در هنگام فرد از دره های زیبای ایران زمین با ابزار ایرانی فرود بیاییم .

 

Dena trekking valley instruments made by my dear friend amjad samavati.the honour of irans mountain climbing totem ,venuos (pirana) ,oka ,ats .



            با شما بر فراز قله ها و فرود از دره های زیبا با ابزار دنا 

علم کوهنوردی

زندان سلیمان تکاب 

زندان سلیمان نام کوهی مخروطی ‌شکل و میان تهی که در سه کیلومتری غرب تخت سلیمان قرار دارد. این کوه هزاران سال پیش، بر اثر رسوب کانی‌های آب دریاچه آن به وجود آمده‌است. ارتفاع این کوه از زمین مجاور خود حدود 100 متر می‌باشد و بر فراز آن گودال عمیقی در حدود ۸۰ متر دیده می‌شود که قطر دهانه آن به طور تقریب ۶۵ متر است.
احتمالاً دو هزار سال پیش مخروطی که امـروز خا لی از آب است و در دهانه تپه قرار دارد، پر از آب بوده و بقایای آب‌ انبارهای اطراف مخروط، نشانگر غیرقابل استفاده بودن آب این دهانه و دریاچه درون آن است؛ اما به مرور زمان و بر اثر حجم رسوبات و فرو ریختن به دهانه، شکاف‌های این دریاچه که در عمق ۱۰۰ متری قرار داشتند، بسته شده و مخروط خشک شده است.


                                    با شما بر فراز قله ها 

دانستنی های کوهنوردی

چرا در کوه گم می شویم؟


انجمن پزشکی کوهستان ایران: گم شدن افراد در محیط های طبیعی، رخداد کمیابی نیست. گاهی این اتفاق برای نیروهای امداد ونجات نیز رخ می‌دهد و مأموریت آنان را به خطر می اندازد . دلایل بسیاری برای گم شدن وجود دارد که مهمترین آنها چنین اند :
1. ناتوانی انسان از حرکت روی خط راست : اگر شاخص های کمکی یا دید کافی در محیط موجود نباشد ، انسان قادر به حرکت مستقیم نیست زیرا اولا ً دو نیمه بدن ما ( از جمله دو پای ما کاملا ً قرینه و برابر نیستند ، دوم اینکه معمولا ً یکی از چشمان ما در روند دیدن اشیاء و محیط پیرامون ، نقش غالب دارد و ما صورت خود را طوری نگه می داریم که سوژه به خوبی در میدان بینایی چشم غالب قرار گیرد . دو عامل فوق باعث می شود که در پیمایش های طولانی در مناطق هموار ( مثلا ً در شب یا در دشت های برفپوش ) ، مسیر حرکت ما به جای مستقیم ، منحنی یا حتی دایره کامل باشد .

2. تمایل به آسانترین راه ها : هنگامی که یک سر بالایی را به صورت اریب طی می‌کنیم ، ناخود آگاه و به تدریج طوری تغییر مسیر می دهیم که در نهایت مسیرمان کاملا ً افقی و آسان می‌گردد. همچنین در رویارویی با باد یا کولاک ، ناخود آگاه طوری تغییر جهت می‌دهیم که در نهایت ، باد پشت سرمان قرار گیرد . این عوامل موجب انحراف از مسیر اصلی و گم شدن ما می‌گردد.

3. پرهیز از کسب اطلاعات : بسیاری از راهپیمایان از پرسش و کسب اطلاعات ضروری در مورد مقصد و مسیر خودداری می‌کنند که علت آن معمولا ً غرور بیجاست . این غرور موجب می شود که خیلی دیر به اشتباه بودن مسیر پی ببریم و جبران آن نا ممکن یا دشوار باشد .

4. اعتماد مطلق به اطلاعات دیگران : کسب اطلاعات از منابع مختلف ( از جمله افراد محلی ) نقش مهمی در پیشگیری از گم شدن دارد ولی اعتماد کورکورانه به این اطلاعات نیز خطرناک است . در نهایت راهپیما باید از هر فرصتی برای کسب اطلاعات بهره بگیرد ولی قضاوت در باره ی آن اطلاعات و تصمیم گیری نهایی با خود اوست .

راهپیما باید برپایه اطلاعات قبلی خود ، تجارب شخصی ، شناخت نسبی از فرد دهنده اطلاعات و سایر عوامل ، درمورد میزان اعتبار اطلاعات ارائه شده داوری نموده سپس درمورد آن تصمیم درست و منطقی بگیرد .منبع انجمن پزشکی کوهستان 


                                    با دانش به کوه برویم 

دانستنی های کوهنوردی


فرودهای پر حادثه
 : بیشترین آسیب های کوهنوردی هنگام فرود اتفاق می افتد بعضی از منابع به بیش از 80% اشاره کرده اند. تجربیات ما از حوادث سالهای اخیر کوهنوردی و همیالیا نوردی هم همین مسئله را نشان میدهد چه در کوهنوردان آماتور و چه در کوهنوردان حرفه ای که نمونه های بسیاری را نیز میتوان نام برد. (دکتر بهالو، لیلا اسفندیاری و...) ولی براستی چرا فرود حتی برای کوهنوردان حرفه ای و توانمند هم آبستن حادثه است؟

1- سبکبار بودن : بسیاری از کوهنوردان برای اینکه فشار کمتری را هنگام صعود به قله تحمل کنند و یا بتوانند سرعت حرکت بیشتری داشته باشند و یا گاه ضعف و نا آمادگی خود را بپوشانند با کوله باری سبک بدون به همراه بردن حداقل امکانات اقدام به صعود بخصوص از کمپ های آخر و یا در صعود های یکروزه میکنند. این افراد بنا را بر این میگزارند که در مسیر هیچ اتفاق غیر منتظره ای رخ نخواهد داد. هوا خراب نخواهد شد، راه را گم نخواهند کرد، اتفاقی برای کسی نخواهد افتاد و ... و این یعنی سپردن سلامت و جان خود به احتمالات و قضا و قدر. بسیاری از این کوهنوردان به راحتی صعود می کنند و باز میگردند اما اگر کوچکترین تغیری ایجاد شود، راهی به خطا رفته شود، بادی بوزد، برفی بیاید، مهی جلوی دید را بگیرد (که بسیار هم پیش می آید ) آنگاه ...برای نمونه میتوان به حادثه دماوند برای تم کوهنوردی هرمزگان و یا حادثه کل جنو نام برد که نبود اندک وسایل شب مانی کمی آب و غذا باعث شد تا شب مانی ساده به فاجعه ای بزرگ بینجامد.

2- اعتماد به هوشیار ماندن هنگام باز گشت : بسیاری از کوهنوردان هنگام برنامه ریزی برای بازگشت به توانمندیهای خود در حالت عادی تکیه میکنند توانایی هایی چون: قدرت بدنی، توان مسیر خوانی، توان نقشه خوانی، تجربه کوهنوردی و... در حالیکه بخصوص در ارتفاع در صعودهای سنگین در آب و هوای سرد و مخصوصا در هیمالیا به هیچ عنوان کوهنوردان نباید به هوشیاری و توان ذهنی و در نتیجه قدرت بدنی خود هنگام بازگشت اعتماد کنند زیرا به دلایل متفاوت هوشیاری و توان ذهنی انسان در ارتفاعات بلند و در صعودهای سنگین به شدت کاهش یافته و تخریب میشود. آثار ارتفاع بخصوص در منطقه مرگ، طولانی شدن ماندن در ارتفاع، سرما وهیپوترمیا وعوارض آن،  کمبود آب بدن ناشی از تعریق و فعالیت سنگین، کاهش شدید انرژی ناشی از فعالیت و بی اشتهایی و اشکالات تغذیه ای در برنامه ها که معمولا پیش می آید، تخلیه انرژی عواملی هستند که هرکدام به تنهایی برای از بین بردن هوشیاری انسان کافی هستند، حال اینکه در کوهستان و بخصوص در ارتفاعات بلند معمولا همه همراه هم میباشند و بخصوص آسیبهای ناشی از ارتفاع و کمبود اکسیژن و سرما و هیپو ترمیا به شدت باعث اختلال در قضاوت و زوال عقل و هوشیاری میشود. آنگاه انسان نه تنها نمیتواند از توانمندیهای خود بهره ببرد  بلکه حتی نمیتواند در شریط خاص و حتی عادی قضاوت درستی داشته باشد. هرچه زمان صعود بیشتر شود هرچه به ساعات پایانی روز نزدیک شویم این مشکل بیشتر و حاد تر میشود و در نتیجه در هنگام فرود که معمولا پایان روز و پایان صعود است بسیار بیشتر به چشم می آید. باید به خاطر داشت که هوشیاری انسان در پایان یک صعود سنگین در باز گشت از هیمالیا نمیتواند چندان قابل اعتماد باشد.

3-اشتباه در مسیر خوانی : آنچه انسان از طبیعت هنگام صعود میبیند با آنچه هنگام فرود دیده میشود بسیار متفاوت است. به این علت گفته میشود در صعود همیشه پس از چند گام برگردید به پشت سر بنگرید و مسیر بازگشت را با خود مرور کنید کوهنورد موفق کسی است که فرودش را از اولین لحظه صعود آغاز کند و در تمام مسیر حتی یک لحظه از اندیشیدن به بازگشت غافل نشود. بسیاری از دو راهی ها، پرتگاه ها، پپستی ها و بلندیها و ... هنگام بازگشت است که دیده میشوند و اگر در راه صعود  ارزیابی نشده باشند می توانند مشکلات بسیار به بار آورند.

4-صعود تا آخرین نفس تا آخرین لحظه : لذت رسیدن به قله، تلاش برای هدر نرفتن زحمات انسان، فکر کردن به عواقب و حرف و حدیثهای صعود نکردن، همه و همه باعث میشود که گاه کوهنوردان دل به دریا بزنند و تمام داشته هایشان را در راه صعود ورسیدن به قله صرف کنند و آنگاه هنگام بازگشت با توجه به خطرات پیش گفت در پایان صعود و در پایان روز، خسته با هوشیاریی کمتر از حد طبیعی وقتی که دیگر آن نیروی عظیم که انسان را به قله میکشاند جای خود را به خواب آلودگی و خستگی و بی حوصلگی و نرسیدن فرود میدهد به فکر بازگشتن بیفتند.

5-آثار روانی : همیشه رسیدن به قله انگیزه انسان را چند برابر میکند و این انگیزه بر بسیاری از چیزها و ناتوانی ها غلبه میکند اما هنگام باز گشت دیگر از آن انگیزه قوی خبری نیست. اندکی اشتباه، اندکی ناملایمت، کمی ناپایداری جوی میتواند انسان خسته و نه چندان هوشیار و سرمازده را به راهی بی باز گشت بکشاند

سخن آخر: شاید بتوان دلائل دیگری نیز به این مقوله ها برای خطر ناک بودن فرود اضافه کرد که مثلما همفکری دو ستان، همنوردان و اساتید گرامی میتواند به پربار شدن این مطلب کمک کند. اما بیاید برای همیشه یک بار دیگر به خاطر بسپاریم که بسیاری از حوادث کوهنوردی در راه بازگشت است که بوقوع می آیند. بیاید فرود را هیچگاه دست کم نگیریم. بیاید از اولین لحظه صعود به بازگشتن بیندیشیم. بیاید بکوشیم تا همه وقت و توانمان را بدون توجه به باز گشت صرف صعود نکنیم. بیایید یادمان باشد که کوهنوردی با سالم برگشتن است که به پایان میرسد. بیاید چشمهای نگران مانده بر در را که بازگشت عزیزانشان را به انتظار نشسته اند هیچگاه فراموش نکنیم.

                                  با دانش کوهنوردی کنیم